شهرسازی امروز شهر کرمان از دیدگاه انسان 300 سال آینده
به گزارش ناق، خبرنگاران/کرمان میدان ارگ آغازگر یک شاهکار در شهر کرمان است و این شاهکار تا میدان مشتاقیه ادامه دارد. بازار کرمان که طولانی ترین راسته بازار ایران و از بسیاری جهات منحصر به فرد بوده در سده هشتم هجری بنا شده است و پس از گذشت دهه های زیاد از بنای آن، هنوز شور زندگی در آن جریان دارد. آثاری نیز در میدان مشتاقیه از نسل های قبل به ارث رسیده که هر کدام بی نظیر و مایه افتخار ماست که یکی از آنها گنبد مشتاقیه که به سه گنبدان نیز شهرت دارد، از آثار دوران قاجار در شهر کرمان است.
قلعه اردشیر کرمان یکی از قلعه های باستانی شهر کرمان است که در کتاب کارنامه اردشیر و همچنین در کتاب شاهنامه فردوسی درباره آن اینچنین آمده است: هفتواد که از افراد صاحب قدرت کرمان بود پس از شکست حاکم محلی، بر بلندی کوهی در نزدیکی شهر دژی عظیم ساخت، که به دژ هفتواد شهرت یافت. یکی دژ بکرد از بر تیغ کوه شد آن شهر با او همه همگروه .
در شهر کرمان آثاری که به آن افتخار کنیم همچون آتشکده دولت خانه و موزه مردم شناسی زرتشتیان کرمان، آثار به جای مانده از کلیسا کاتولیک کرمان، باغ سده (مراسم سده سوزی)، باغ بیرم آباد، باغ موزه هرندی، بیمارستان نوریه، تخت درگاه قلی بیگ، تکیه مدیرالملک، حمام باغ للـه، حمام کابلی ها، حمام گنجعلیخان، خانة آقای منفرد، خانه اسلامیت، خانه پرداختی، خانه محمدخان میرحسینی، شیوشگان، قلعه اردشیر، قلعه دختر، گنبد جبلیه، مجموعه ابراهیم خان، مجموعه گنجعلیخان، مجموعه وکیل، مسجد جامع مظفری، مسجد جامع ملک، مقبره خواجه اتابک، مقبره مشتاقیه، دروازه قدیم شهر کرمان و ... زیاد است و ما این آثار را با افتخار به جهانیان معرفی می کنیم اما آیا شهرسازی معاصر شهر کرمان اثری که نسل های آینده بدان افتخار نمایند، دارد؟
با دکتر افسون مهدوی دکتر شهرسازی در مورد شهرسازی امروز کرمان از دید انسان 300 سال آینده به گفت وگو نشستیم،
نظر شما در مورد این عنوان چیست؟
قبل از آغاز سخن بایستی به این مساله اشاره کنم که صحبت و بحث در مورد شهرسازی امروز سال (1398) یا حتی دوران 40 ساله انقلاب اسلامی نیست، بلکه سخن شهر کرمان امروز است که حداقل تغییر خود را 90- 80 سال پیش آغاز نموده و به تدریج کرمان 1398 شده است، چرا که این روزها به مدد شبکه های اجتماعی ممکن است سوء برداشت گردد و جبهه گیری های خاص صورت پذیرد.
چرا به این مساله و بحث تاریخی 90- 80 ساله اشاره نمودید؟
به این مساله به این دلیل اشاره نمودم که هیچ گروه سیاسی یا مدیریتی روی سخن نیستند و بالعکس تاثیر همه انسان و خواستشان بر توسعه شهری مد نظر است.
با شرح و مقدمه که گفتید، نظر خود را در مورد موضوع این گزارش بیان کنید
زمانی که موضوع این مصاحبه را با من در میان گذاشتید، با فکر و تمرکز بر موضوع ذهنم درگیر این مساله شد که چگونه می توانم در شرایط 300 سال آینده خود را قرار دهم و با نوع نگاه و نگرش آن به آینده دور، مساله شهر و شهرسازی را نگاه کنم. در خاطرم تصور فیلم های انیمیشن و فضایی قدرت گرفت و برایم سخت بود به جای قهرمان یکی از آن فیلم ها به مساله شهر امروز از نگاه آیندگان بنگرم، اما با کمی تامل بر مساله به این نتیجه رسیدم که یکسری اصول و مفاهیم ارزشی همواره بر اساس ذات انسان برای او تعریف شده است که قطعا همانگونه که در نگاه تحلیلی ما (به عنوان آیندگان سیصد سال پیش در تحلیل مسائل شهرسازی آن موقع به عنوان مثال شهرسازی دوره صفویه) مشهود و اثر گذار است، می تواند در نگاه آیندگان تحلیل گر شهرسازی ما (300 سال آینده) نیز قدرتمند باشد و این مفاهیم ارزشی حرف برای گفتن داشته باشند، شرحات خودم را بر اساس این مفاهیم ارزشی و با فرض پایدار ماندن آنها در دید آیندگان بیان می کنم.
در مورد مفاهیم ارزشی شرح بیشتری ارائه دهید، آیا این مفاهیم با ذات انسان و احتیاجهای او ارتباط دارد و آیا شما اینها را به شهرسازی نسبت می دهید؟
با شرح بالا، ابتدا ویژگی ها و احتیاجهای انسان را بیان می کنم و بعد به نگاه تحلیلی انسان سیصد سال آینده به شهرسازی امروز ما و مقایسه آن با شهرسازی سیصد سال پیش ما می پردازم. انسان بر اساس ماهیت وجودی و بنا به آیات و روایات (با تاکید بر کلام امام صادق)، سه دسته احتیاجهای جسمی - روانی و اجتماعی دارد که با مفاهیم ارزشی رفاه (آسایش)، امنیت (آرامش) و عدالت در زندگی پاسخ داده می گردد.
اگر به عمق معنا این مفاهیم توجه گردد، می توان به سادگی در آنها 3 رابطه را دریافت کرد. رابطه انسان با انسان، انسان با خدا و انسان با طبیعت که از اصول شهرسازی دوره صفویه هستند (شهرسازی 300 سال پیش از این) حال با این مقدمه و شرح، از دید انسان 300 سال آینده با توجه به مفاهیم ارزشی احتیاجهای انسان به شهر امروز و مقایسه آن با سیصد سال قبل تر از آن نگاه می کنیم.
آیا شما بر این جمله تاکید دارید که انسان و تفکر او در گذر زمان تغییر می نماید و این موضوع بر احتیاجهای او و نگاه شهرسازی نیز تاثیر می گذارد؟
به نظر من اصلا درست نیست و نمی توان با یک انجماد فکری در مورد مسائل شهری در هر دوره فکر کرد و مرتبا به حال شهرسازی گذشته افسوس خورد، قطعا برای بیانم در مورد نگاه آیندگان به شهرسازی امروز نیز این مساله و نوع تفکرم تاثیر گذار است.
منظور من این است که اصلا انسان امروز و احتیاجهایش که قطعا در طول زمان بر اساس پیشرفت های تکنولوژی و اقلیمی قابل تغییر می باشد، نمی تواند با انسان گذشته (300 سال پیش) و انسان 300 سال آینده مقایسه گردد، اما اصل و ذات انسان که آن مفاهیم و ارزش ها را در کنه وجود خود دارد، یکی است، همواره خیر و شر، نیکی و بدی، راستی و دروغ مفاهیمی بوده اندکه در زندگی انسان در مقابل هم قرار داشته اند، از دیروز تا امروز و مسلما فردا
آیا می توان با شرحات شما این طور نتیجه گرفت که از نظر شما تغییرات در شهرسازی و معماری ما در گذر زمان از گذشته تا امروز اجتناب ناپذیر بوده است؟
مسلما این تغییرات اجتناب ناپذیر بوده و اصلا نمی توان با جدیت این مساله را اعلام کرد که شهرسازی قدیم با رعایت اصول و ارزش ها و با نوع خاص معماری خویش، امروز هم برای ما مناسب است، قطعا آن موقع امکانات و شرایط زندگی ایجاب می نموده که چنین کالبدی بر شهر و خانه حاکم باشد و امروز آن شرایط تغییر نموده و قطعا فردا هم (این مساله در ذهنم شکل می گیرد، که در یک فیلم کمدی تاکسی های پرنده را در آینده خواهیم داشت)
با این مقدمه ای که آغاز کردید، در زمینه شهر و مسائل شهری از دید آیندگان، بحث را چگونه شفاف سازی می کنید یا به زبان ساده تری بیان می کنید؟
در مورد شهر و شهرسازی بهتر است که با یک تقسیم بندی کالبدی - فضایی به شهر نگاه کنیم که در این کالبد موجودی با ذات اجتماعی به نام انسان با احتیاجهای خاص زندگی می نماید، این کالبد به زبان ساده و ملموس قابل تقسیم به شبکه دسترسی و معابر، عناصر خدماتی و محلات مسکونی می باشد که البته با دیدگاه مهندس محمود توسلی عناصر خدماتی خود، قابل تقسیم و تفکیک به سه بخش عناصر مذهبی (تکیه، مسجد و...) عناصر حکومتی (ارگ شهر و صندلی مرکز حکومتی) و عناصر تجاری (بازار و مراکز مالی) می باشد.
بر این اساس شهرسازی امروز از دید انسان 300 سال آینده را با این تقسیم بندی و با تاکید بر مفاهیم ارزشی از دید انسان (که فرض گرفتیم کیفیت آن ذاتی و تغییر ناپذیر است) مطرح می کنم، البته ناگفته نماند بر اساس مطالعات صورت گرفته ذات انسان از اوان کودکی میل به خیر و ارزش های خوب دارد.
شما به احتیاجهای انسان در سه بخش امنیت، آسایش و عدالت اشاره نمودید، چگونه بین این احتیاجها و کالبد شهر که شرح دادید و دید انسان آینده ارتباط برقرار می کنید؟
به نظر من انسان آینده اگر به امنیت و آرامش نگاه کند و ما را با انسان 300 سال پیش خودمان قیاس کند، قطعا نمره منفی به شهرسازی ما می دهند. ما شهرهای ناامن داریم، در بستر طبیعت و در حریم رودخانه و گسل ساخت و ساز کردیم، منابع آبی مان را با مصرف بی رویه به خطر انداختیم. امروز نگرانی از آسیب های زیست محیطی داریم، گذرهای محل تردد سرعتی خودروها است که دست ساخت انسان است و اهمیتی به انسان به عنوان خلیفه خدا بر زمین داده نشده است.
با نگاه دیگر می توان این مساله را هم تاکید نمود که چرا در قیاس با سیصد سال گذشته که نگاه توسعه درون زا مطرح بوده، امروز توسعه برون زا را در شهرها داریم که نتیجه تمرکز گریزی و تمرکز زدایی است شاید بتوان گفت حاشیه نشینی نتیجه و موارد این تمرکز گریزی است.
با نگاه دیگر به مساله احساس امنیت و آرامش از نگاه انسان شاید بتوان به مساله زیبایی پسندی انسان اشاره نمود، چرا که میل به زیبایی و میل به اخلاق در ذات انسان نهفته است هر چند که زیبایی نسبی است و قابل درک یکسان برای هم نیست، اما برای همه در طول نسل ها قابل ارزش و احترام بوده است.
سوال قبل من را به صورت کلی پاسخ دادید، منظور من از دسته بندی کالبدی شما در سوال 2 پرسش قبل بود که با توجه به عنوان مصاحبه دقیقا این مساله را از نگاه انسان 300 سال آینده مطرح کنید؟
با این وصف می توان به شرایط شبکه گذرها و دسترسی های امروز اشاره نمود که شاید کمتر جایی برای درک زیبایی داشته باشند یا بهتر است این چنین گفت که در مقابل گذرهای قدیم که محل ارتباط و تعامل اجتماعی و دوستی بوده، گذرهای امروز با وجود حضور پررنگ خودرو (به عنوان یک جزء لاینفک زندگی امروز)، می توانسته باز هم به عنوان اولین فضای خروجی از خانه و آغاز زندگی اجتماعی به عنوان یک فضای قوی فرهنگ ساز کار کند که نمود ساده این اتفاق با مبلمان ساده شهری، تمهیدات ساده برای تامین آسایش اقلیمی و ایجاد پاتوق ها و قرارگاه های رفتاری باشد، می توانسته با شکل گیری پیاده روها یا پیاده راه های متناسب با احتیاجهای مختلف گروهای اجتماعی جامعه شکل گیرد و جای این فضاها به شدت در شهرسازی امروز خالی است و این اتفاق مرهون اولین خیابان کشی ها دروه پهلوی اول می باشد که در تمام شهرها اتفاق افتاده است و به تدریج در دوره های مختلف تداوم یافته است. اینجا توجه به این مساله شاید خالی از لطف نباشد که با وجود احترام به خودرو پس از ورود به ماشین به طور تقریبی از سال 1312 آغاز شد، و به تدریج قوت گرفت. در چند ماه گذشته در شورای عالی معماری و شهرسازی با محور 55 متری در شهر اراک که سرعت خودرو را بیشتر و حرکتش را تسهیل می کرد، مخالفت شد و به جای آن به حضور انسان و معابر قابل لمس و درک با حضور انسان تاکید شد و این اتفاق مبارکی است.
از تقسیم بندی کالبدی به معابر اشاره نمودید، در ادامه در مورد بخش های خدماتی چه شرحی دارید؟
در بخش خدمات شهری در مورد عناصر مذهبی با تاکید بر دین اسلام و محل عبادت در شهرسازی اسلامی است و با وجود مساجد قدیمی بخشی از فضاهای درک شده معنوی گذشته، شاید بتوان گفت زندگی امروز و دغدغه های انسان امروز بیشتر احتیاج به فضاهای درک شده معنوی دارد که حس آرامش و امنیت را به انسان القا کند و اینجا این سوال پیش می آید که آیا معماران امروز در ساخت فضاهای مذهبی توانسته اند بار معنایی فضا را به مانند فضاهای مذهبی گذشته (سیصد سال پیش) به مخاطب القا نمایند؟؟!! در مورد فضاهای خدماتی تجاری، قطعا آیندگان تفاوت بین مقیاس شهری در خدمات رسانی و آشفتگی و تعدد و بی سرو سامانی واحدهای تجاری در قیاس با سیصد سال گذشته امروز برایشان سوال بزرگی است، مثال ساده شاید به این مساله بیاندیشند که انسان امروز نمی دانسته که واحدهای تجاری - خدماتی مثل عکاسی -بوتیک های لباس- آرایشگاه های زنانه در بافت پر مسکونی و در کوچه های با عرض 10 متر یا شاید 8 متری می تواند آرامش روحی و حتی آسایش (جسمی) ساکنان آن محل را به خطر اندازد.
شاید به این مساله فکر کندکه انسان امروز که در قیاس با دیروز در یک سلسله مراتب کالبدی دسترسی به بازار، بازارچه و میدانچه های محلی را داشته است چرا امروز با یک آشفتگی خدماتی در این سطح روبرو است، چرا در معابر محلی اجازه بازگشایی و شکل گیری واحدهای تجاری شهری را داده است؟
اصلا آیا به میزان واحدهای تجاری مورد احتیاج در شهرها و سرانه آنها توجهی شده است و قطعا اینجا نمی توان در هر کجا نوک پیکان را به سمت مدیریت شهری نشانه گرفت چرا که شهروندان و خواست ها و احتیاجهایشان شهر را به این سو کشانده است و این همان مساله ای است که در مقدمه کلام بدان اشاره نمودم تقاضای زیاد تغییر کاربری واحدهای تجاری شهر را به این سو کشانده و قطعا اهرم بازدارنده مدیریت شهری نیز کنترل و نظارتش لازم است. در مورد بخش دیگر واحدهای خدماتی که نهادهای حکومتی و اداری باشد، شاید نگاه انسان آینده به این مساله جلب گردد که چرا بر خلاف گذشته که یک تمرکز و تجمع در مکان یابی این واحدها بوده است امروز این تجمع از بین رفته و ما پراکنش فضاهای خدماتی - اداری - مدیریتی را داریم که شاید با نگاه به حضور خودرو سهولت دسترسی و همچنین تاکید برعدالت اجتماعی در بخش های مختلف شهر قابل اندکی توجه باشد، اما جای سوال بسیار دارد یا حتی شاید انسان آینده اگر دسترسی به تاکسی پرنده داشته باشد، الان این مساله و موضوع برایش مهم نباشد!!!!!
در بخش کالبدی شهری، تحلیل و نگاهتان از سیصد سال آینده در بخش مسکونی بیان نشد، در این خصوص چه نظری دارید؟
در مورد محلات مسکونی شاید بهتر بود در بخش قبل نیز بدین مساله اشاره می شد که اولین نکته در مورد محلات مسکونی، پس از آرامش و امنیتی که در شمار احتیاجهای انسان بدان اشاره شد، مساله سیمای آشفته و نابسامان محلات شهری باشد که در ارتفاع های متفاوت و با مصالح متفاوت و فرم های متفاوت هماهنگی و وحدت در شکل معماری سیصد سال گذشته ما را از بین برده است.
از دست رفتن این ترکیب وحدت گرایانه نماهای شهری در کل شهرها مشهود است و تنها صرفا به محلات مسکونی خلاصه نمی گردد، همان واحدهای تجاری، نماهای شهری گذرها و ... همگی با این مساله دست به گریبانند.
بافت های مسکونی با از دست دادن ورودی ها و خروجی های تعیین خود، بعضا گذرها گاه عبور خوردوها شده اند، از سوی دیگر ناهماهنگی بعضی واحدهای خدماتی در مقیاس شهری و محله ای و قرار دریافت در محلات مسکونی و در حاشیه گذرهای محلی و ازدحام و شلوغی ناشی از آن قطعا ذهن انسان سیصد سال آینده را در مقیاس با سیصد سال گذشته، به خود جلب می نماید
همچنین روابط سرد همسایگی و تعاملات کمرنگ اجتماعی که ناشی از شرایط دنیای مدرنیته است در قیاس با قدیم جالب توجه است و این مساله با توجه به احتیاج به معنویتی که در ذات انسان نهفته شده است و با معیار خوبی (به معنای ارتباط فرد با دیگران) که در فضای اجتماعی بیان می گردد، قابل توجیه و تفسیر نمی باشد؛ بدین معنی که احتیاج به ارتباط جمعی وجود دارد اما چرا امروز کمرنگ است؟ و چرا محلات و بلوک های همسایگی ما سرزندگی قبل را ندارند!!! خود جای سوال است که شاید ذهن آیندگان را به خود مشغول دارد. اینجا شاید بتوان کامل تر مطلب را بیان کنم.کنار هم نشستن ساختمان نمای آلومینیوم با آجر سفال و سنگ سفید و قرمز در یک اقلیم کویری و در یک محله مسکونی شاید جای سوال داشته باشد شاید زندگی گروه های مختلف ناهمگن اجتماعی که اقتصاد آنها را گروهی همگن نموده است با باورها و تفاوت در درک مفاهیم ارزشی در محلات مسکونی در قیاس با گذشته جای سوال داشته باشد؟ و شایدهای دیگر
با شرحات فوق و نظرات شما آیا انسان 300 سال آینده چه بخشی از شهر کرمان را برای بازدید انتخاب می نماید؟
نمی دانم انسان آینده کجا را برای بازدید انتخاب می نماید شاید مکان هایی که مفاهیم ارزشی بیشتری در خود دارند یا شاید فضاهایی که پند و عبرت آموزی داشته باشند با شرحات فوق می توانم چنین جمع بندی کنم که شاید انسان 300سال آینده (اگر خود درک درست از مفاهیم ارزشی ذاتی انسان) برایش باقی مانده باشد، می تواند به این نتیجه برسد که ما انسان های امروز در قیاس با گذشتگان مشابه (300 سال قبل از خودمان) کمتر به احتیاجهای معنوی - ذاتی خود توجه نموده ایم احتیاجهایی که توجه به آنها درشهرسازی، ارتباط انسان با خدا، خود و دیگران را تقویت نموده و در اصول اسلام که شهرسازی اسلامی نیز بر آن تاکید بسیار دارد، مورد توجه قرار گرفته اند.
منبع: خبرگزاری ایسنا