ترامپ دست دوستی به سمت ایران دراز می نماید
به گزارش ناق، پس از پیروزی رونالد ریگان بر جیمی کارتر در انتخابات ریاست جمهوری سال 1980، ایالات متحده هیچ گاه در این 40 سال انتخاباتی چنین حساس را شاهد نبوده است.
یکی از دلایل اصلی و مهم این حساسیت را می توان در نوع شخصیت و رویکرد پدیده ای به نام دونالد ترامپ جستجو کرد. او در طی 4 سال گذشته بسیاری از سنت های سیاسی ایالات متحده آمریکا را در عرصه داخلی و مناسبات خارجی زیر پا گذاشته است. از منظر داخلی در طول دوره ریاست او بر کاخ سفید شاهد ظهور نوع جدیدی از نژادپرستی در آمریکا بوده ایم.
علاوه بر آن ترامپ در موضوع مهاجرت و ورود اتباع خارجی به خاک آمریکا رویکردی ستیزه جویانه دارد. همانطور که شاهد بودیم در اوایل حضورش در کاخ سفید و طی یک فرمان ورود اتباع 7 کشور عمدتا مسلمان را به خاک آمریکا ممنوع نمود و در ادامه سیاست های مهاجرستیزانه و علی رغم مخالفت های شدید و همچنین هزینه های سنگین، مسأله احداث دیوار مرزی با مکزیک را در دستور کار قرار داد.
علاوه بر روینمودهای ترامپ آنالیز رفتارهای او در طول 4 سال گذشته نیز قابل توجه است. طی این مدت او بارها در کابینه خود تغییراتی به وجود آورد و بدون روندی دموکراتیک حتی نزدیکترین افراد به خود را با یک توئیت از دولت کنار گذاشت.
پس از جنگ جهانی دوم و در دوران جنگ سرد ایالات متحده آمریکا روابطی تاریخی و مستحکمی را با اروپا داشته است. اروپا همیشه متحد اصلی آمریکا محسوب شده و آمریکا نیز متعهد به تأمین امنیت آنان بوده است. اما هم اکنون شاهد گسست در مناسبات دو سوی آتلانتیک هستیم و ترامپ در دوره زمامداری خود تمام مناسبات 6 دهه اخیر را برهم زد. دشمنی دیرینه آمریکا و شوروی در گذشته هم اکنون به جایی رسیده که آمریکای ترامپ عملا در مقابل زیاده خواهی های روسیه کاملا بی اعتنا است.
موضوع مهم بعدی مساله سیاست های آمریکا در قبال چین است؛ کشوری که به لحاظ مالی در رتبه دوم جهان واقع شده است و احتمال می رود در سال های نه چندان دور به قدرت اول جهان تبدیل گردد. خصومت های شخصی ترامپ با چین و اقدامات او خارج از چارچوب های دموکراتیک، به مصرف نمایندگان و تولیدنمایندگان آمریکایی ضررهای جبران ناپذیری وارد نموده و چالش های جدی را پیش روی واشنگتن قرار داده است. او در حالی راستا تقابل با چین را در پیش گرفت که در آن سو به کره شمالی برای انجام مذاکرات چراغ سبز نشان داد و دیدارهایی نیز شکل گرفت که با دستاورد دیپلماتیکی همراه نبود.
ترامپ در طول این مدت به خوبی نشان داده است که با چندجانبه گرایی مخالف است؛ روندی که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی قرار شد آمریکا آن را سرلوحه سیاست های خود قرار دهد. از همین رو شاهد بودیم که آمریکای ترامپ تمام معاهدات و قراردادهای بین المللی را که پیش تر آمریکا آن را امضا نموده بود و به آن تعهد داشت یکی پس از دیگری زیر پا گذاشت و آن را از بین برد. از توافق آب و هوایی پاریس، تا خروج از سازمان جهانی بهداشت و غیره.... تا خروج از توافق هسته ای که برای جمهوری اسلامی ایران از اهمیت بسزایی برخوردار بود. توافقی که برای اولین بار بین تهران و واشنگتن بدست آمد؛ اگرچه در قالب 1+5 بوده اما همه به خوبی واقفیم که ایران با اوباما و کری به توافق رسید و در حال حاضر نیز شاهد تبعات مالی آن شامل تحریم ها و سقوط ارزش ریال و دیگر موارد مانند مناسبات منطقه ای و بین المللی هستیم. در همین حال با آنالیز این موارد می توان به میزان حساسیت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای ایران و دیگر کشورهای جهان پی برد.
مساله آینده روابط تهران و واشنگتن در صورت پیروزی هر یک از نامزدها یکی از موارد مهم قابل بحث در این روزها است. تصور در ایران به گونه ای است که اگر بایدن در انتخابات پیروز گردد تغییرات اساسی در روابط ایران و آمریکا رخ خواهد داد؛ اما معتقدم پیروزی ترامپ و یا بایدن تأثیر چندانی بر نوع رویکرد سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران نخواهد داشت. همانگونه که به خوبی می دانیم رئیس جمهور کنونی آمریکا اقدامات مخربی را علیه ایران انجام داده است. در آن سو اگر فرض کنیم که بایدن هم پیروز گردد بازگشت سریع او به برجام را می توان نوعی خوش خیالی دانست؛ همانگونه که در مقاله های اخیرش به خوبی به آن اشاره نموده است. دموکرات ها هم نگرانی هایی دارند و ممکن است شروطی را برای ایران مشخص نمایند. شاید درخواست آنها مانند شروط 12گانه مایک پمپئو نباشد اما بدون شک دولت بایدن هم در مورد ایران در موضوعاتی چون مسائل موشکی، حضور در منطقه و از همه مهمتر و جدی تر درباره مسائل حقوق بشری دغدغه دارد؛ موضوعی که حتی ترامپ از آن علیه ایران استفاده ابزاری ننموده است. روی هم رفته شاید پیروزی احتمالی بایدن یک دستاورد را در داخل ایران داشته باشد و آن هم این است که بعضی جناح ها ادعا نمایند که مقاومت ایران سبب شکست ترامپ شده است که در واقع نگاهی خوش بینانه به چنین مسائلی است. ضمن اینکه باید اشاره نمود که بایدن در زمینه سیاست های خارجی اولویت های بسیاری دارد و ممکن است ایران در این اولویت بندی جز اولین ها نباشد. مساله ترمیم روابط با چین و اروپا، همکاری های بین المللی در مورد مهار کرونا، مقابله و مهار روسیه از جمله موضوعات حائز اهمیت برای دولت بایدن به شمار می رود.
اما در صورت پیروزی ترامپ گفته می گردد که شرایط پیچیده تر خواهد شد؛ اما معتقدم که او بار دیگر دست دوستی به سمت ایران دراز خواهد نمود. نکته مهم در مواجهه با این موضوع به رفتار جمهوری اسلامی ایران بستگی دارد. ما در دوره ترامپ فرصت های زیادی را از دست دادیم در همان اوایل زمانی که آمریکا همچنان در برجام بود و امکان مذاکره بر سر آن وجود داشت از فرصت استفاده نکردیم.
بسیاری از تحلیلگران و ناظران می گویند ترامپ در صورت انتخاب مجدد به ادامه فشار، تقابل و رویکرد مخرب خود علیه ایران ادامه خواهد داد. حتی صحبت هایی از حمله نظامی و یا تغییر رژیم نیز به گوش می رسد. اما شاهد بودیم که او جنگ افروزترین کابینه دولت خود یعنی جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق را با یک فرمان اخراج کرد و در مقابل ساقط شدن پهپاد پیشرفته گلوبال هاوک توسط ایران عکس العملی نشان نداد. برای جمع بندی معتقدم که ترامپ در صورت پیروزی در راستا مصالحه با ایران گام خواهد برداشت و در نهایت در این بین همه چیز بستگی به ایران خواهد داشت که چگونه تصمیم بگیرد.
310311
منبع: خبرآنلاین